جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۶:۳۵
۰ نفر

محمود عزیزی* اکنون اگر کسی به رادیو گوش کند، بیشتر در مواردی است که دسترسی به تلویزیون ندارد.

درست است که در سراسر جهان، مخاطبان براساس سلایق مختلف، سراغ برنامه‌های مختلف تلویزیون و رادیو یا سینما می‌روند اما در شرایط فعلی به‌نظر می‌رسد که رادیو ،تنها  در مواقع و مکان‌هایی می‌تواند موفق باشد، که مخاطب بالاجبار رادیو گوش می‌دهد. عمده مردم اگر به محلی برسند که امکان دسترسی به تصویر داشته باشند، ترجیح می‌دهند تلویزیون و تولیدات تصویری را ببینند.

این مسئله شامل حال تئاترهای رادیویی نیز می‌شود. البته ما در تئاتر‌های تلویزیونی خودمان هم مشکلات مشابهی داریم.

دورانی در رادیو طبق یک تعریف، برنامه‌های شبانه‌ای پخش می‌شد که چون در آن زمان شرایط متفاوتی وجود داشت و کمتر شاهد حضور تصویر بودیم، اتفاق‌های خوبی می‌افتاد و قصه‌های شبانه واجراهای نمایشی زیبایی داشتیم که با جرات باید گفت بخش عمده‌ای از نسل گذشته با آن بزرگ شده است،اما امروز دیگر آن شرایط وجود ندارد و کودکان ترجیح می‌دهند که فلان برنامه تلویزیونی را ببینند و پدران و  مادران مایل هستند شاهد برنامه‌ای دیگرباشند.

البته حالا پدران و مادران تابع نظر بچه‌ها می‌شوند اما در گذشته بیشتر بچه‌ها تابع نظر پدر و مادر بودند و از آنجا که اکثر پدر و مادرها علاقه ویژه‌ای به تئاتر رادیویی داشتند، برنامه‌های شبانه و صبحگاهی رادیو را گوش می‌دادند؛اما امروز خبری از آن شرایط و جایگاه نیست.

امروز دیگر کسی نمی‌گوید که فلان نمایش رادیویی را گوش کردم و بسیار لذت بردم یا این ویژگی‌های برجسته را داشت؛ مگر اینکه کار خودشان باشد و خودشان هم بگویند که فلان نمایش را کار کرده‌ایم که در فلان ساعت پخش می‌شود.

پس باید جایگاه رادیو و نمایش‌های رادیویی را تعریف کرد و موقعیت سنجی نمود. این موقعیت سنجی هم به‌خود آدم‌هایی که در رادیو کار می‌کنند، بازمی گردد که باید از میزان مخاطبان و نوع گرایش آنها آمار بگیرند و نوع تولیدات‌شان را براساس مخاطبان تنظیم کنند.

ناگفته نماند که بسیاری از مردم این مرزو بوم چندان تمایل ندارند تا پای تلویزیون بنشینند، و رادیو را دوست دارند. این گروه بیشتر کسانی هستند که دوست دارند هنگام شنیدن رادیو به انجام کارهایشان هم بپردازند؛ پس باید برنامه سازان رادیویی به نیازهای این دسته از مخاطبان رادیو، بهای بیشتری بدهند.

ضعف آثار رادیویی ما هم منشأ‌های مختلف دارد که به متون اجرایی، داستان‌ها، گروه اجرایی، ساعت پخش و مسائلی از این دست بر می‌گردد.

البته قصد ندارم خدای نکرده زحماتی که دوستان در تولید و پخش تئاترهای رادیویی می‌کشند را نادیده بگیرم، بلکه مقصود آن است که باید در پی دلایل جذب نشدن مخاطب و زمینه‌سازی‌ برای جذب شنونده بیشتر بود، زیرا امروز کمتر کسی است که بخواهد در پی شنیدن یک نمایش رادیویی باشد؛اما اگر به‌طور تصادفی نمایشی از رادیو بشنود و زمان کافی داشته باشد، به شنیدن آن ترغیب می‌شود.

امروز هر موضوع و نمایشنامه با کاستی‌هایی که احتمالا دارد، به سهولت در رادیو کار می‌شود چون این اقتضای آنتن است و رادیو هم مانند تلویزیون نیاز به برنامه دارد.

از آن طرف، متأسفانه مدیرها نیز قصد دارند تا با امکاناتی مشخص و محدود کارهای متعدد انجام دهند.

همه بخش‌های سازمان صدا و سیما اعضای یک پیکر هستند ولی شاید برای تبلیغ برنامه‌های رادیو در تلویزیون آن‌طور که باید و شاید برنامه ریزی صورت نمی‌گیرد.

به آدم‌هایی هم که می‌توانند بسیار خوب در رادیو کارکنند، اجازه حضور در تلویزیون را نمی‌دهند.

باید کار رادیو به یک شغل تبدیل شود تا هرکس به سراغ آن نرود و کسانی در راس کار قرار گیرند که سابقه و تجربه این حضور را داشته باشند.

نبود مراحل ورودی سبب می‌شود تا هرکس به سراغ تولید نمایش رادیویی برود و این، به جنس کار تئاتررادیویی ضربه می‌زند.

*بازیگر و کارگردان تلویزیون، سینما و تئاتر

کد خبر 60108

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز